عالیجناب

ساخت وبلاگ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شبها با یاد تو خیالاتی میشوم

در مغرب طلوع آفتاب می بینم

دیوانه لاابالی پاپتی میشوم

در عطش دیدارت سراب می ببنم

زل میزنم به خودم مقابل خودم

نمیدانم بیدارم یا خواب می بینم

شاعر گشته ام از فراقت هرشب

اشعار قلبم پر التهاب می بینم

در تورم فراق و رکود نگاهت

میان شهر دلم اعتصاب می بینم

با تیر مژگانت سرکوبش میکنی

عمق این فاجعه را انقلاب می بینم

به کدامین نفرین دچار گشته ام

شب و روز غصه و عذاب می بینم

خواب دیدم دل #نامی بدار آویختند

انگار دعاهایت مستجاب می بینم

شبم سحرگشته و چشمانم خونین

در خودم بیقراری و اضطراب می بینم

همه اینها که نوشته ام برایت

از مستی بی خودم از شراب می بینم

نوشیدم می ناب از لبی که نبود

هذیان میگویم حالم خراب می بینم

با همین حال چشمانم بستم و دیدم

آغوش نیلوفری در خواب می ببینم

ای کاش که بیدار نمی شدم هرگز

دیدم تورا با آن عالیجناب می بینم

هادی نامور 05/10/1400

هادی ناموربهی، تخلص نامی

‍ *ارتباط قشقایی ها با آزربایجان*...
ما را در سایت ‍ *ارتباط قشقایی ها با آزربایجان* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qashqaei-behi بازدید : 94 تاريخ : جمعه 10 تير 1401 ساعت: 7:29